پیام عروسکهای نوروزی را بشنوید
در ایران، مردم برای بزرگداشت آئینهای پیش از نوروز، از عروسکهایی استفاده میکردند.در این مقاله به معرفی عروسکهای نوروزی می پردازیم.
اسفند ماه که میشود، همه جا حالوهوای عید نوروز به خود میگیرد و آخرین روزهای اسفند در ایران با حضور عروسکهای نوروزی و حاجی فیروز گره خورده است. حاجی فیروزی که به خیابانها می آید و مژده رسیدن بهار را برای مردم میآورد و هدیهای دریافت میکند.
پیشینیان ما ایرانیان، در گذشته با توجه به مطالعات ستارهشناسی و گردش خورشید به دور زمین (که به آن در اصطلاح اعتدلال و انقلاب میگویند) جشنهایی را برگزار میکردند. جشن نوروز یکی از این جشنها و جشن «اعتدال بهاری» است. گذر از زمستان سخت و رسیدن بهار و طراوت آن برای مردم ایران همواره ارزشمند بوده، بنابراین در یک ماه مانده به آغاز بهار، با مراسمها و آئینهایی شادیآفرین به استقبال بهار میرفتند. نوروزخوانها، عروسکگردانهای دورهگرد عروسکهای نوروزی، حاجی فیروز و عمو نوروز از جمله پیامآوران نوروزی بودهاند که مژده رسیدن بهار را به مردم میدادند. در این مقاله سعی داریم به معرفی این پیامآوران و عروسکهای نوروزی اشاره کنیم.
منظور از عروسکهای نوروزی چیست؟
در گذشته در گوشهوکنار ایران، مردم برای بزرگداشت آئینهای پیش از نوروز، از عروسکها استفاده میکردند. از جمله آئینها و نمایشهای پیش از نوروز که در آنها از عروسکها استفاده میشد، عبارتند از:
- حاجی فیروز
- عروسک تَکم و تَکمچی
- عروس گندم
- عروسک ننه نخودی
- عروسک مرد و زن آش ابودردا
- ننه سرما و عمو نوروز
امروزه، این پیکهای بهاری از جمله معروفترین نمادهای نوروز شناخته میشوند. طوریکه مردم یا خود عروسکهای آنها را درست میکنند یا از بازار میخرند.
معرفی محصول: حیوانات کوکی پیکاردو
حاجیفیروز خبر آمدن بهار را میدهد
یکی از آشناترین منظرههایی که امروزه در آخرین روزهای اسفند در خیابانها شاهد هستیم، حضور حاجیفیروزاست. حاجیفیروزی که صورتش را سیاه کرده، لباس و کلاه قرمز رنگ به تن دارد. شعر میخواند و با به صدا درآوردن دایره زنگیاش سعی میکند مردم را شادی کند و رفتن زمستان و آمدن بهار را نوید دهد. یکی از معروفترین ترانههایی که حاجیفیروز میخواند عبارت است از:
حاجیفیروزم
سالی یه روزم
سالی که گذشت، سالِ بد بود
سالی بد و بد… ز بد، بدتر بود!
ای سال برنگردی! بری، دیگه برنگردی…
دُکونارو تخته کردی!
همه رو خسته کردی…
ای سال برنگردی! بری، دیگه برنگردی…
در سایهی ایزد تبارک، عید همگی بود مبارک
اینکه چرا حاجیفیروز صورتش را سیاه میکند به گذشتههای دور بر میگردد که سیاهان وغلامان وظیفه شاد کردن مردم و آوردن خبر بهار را به عهده داشتهاند.
درست است که در فرهنگ گذشته، سیاهان و خدمتکاران وظیفه شاد کردن اربابان و مردم را به عهده داشتهاند، اما به پاسداشت و زنده نگه داشتن یاد حاجیفیروزها، امروزه برخی از جوانها لباس حاجیفیروز به تن میکنند و با خواندن ترانه، دل مردم را شاد میکنند و مردم نیز به آنها پول نقد، هدیه میدهند.
عروسک حاجیفیروز به عنوان یکی از سمبلهای نوروز و فصل بهار در سفره هفتسین گذاشته میشود.
تَکَمگردان با عروسک تَکَم چه پیامی میآورد؟
عروسک تکم، عروسک سمبل بهار در مناطق آذربایجاننشین ایران است. تَکَم، واژه ترکی است که از دو بخش «تَکه» و «م» تشکیل شده و به معنای «بز نر من» است. تکم، عروسک بز است که بر صفحه چوبی قرار دارد و تکم چی (یا همان عروسکگردان تکم) با تکان دادن پایهای که به بدنه بز متصل است آن را به حرکت در میآورد و با خواندن شعرهایی رسیدن بهار و جشن نوروز را نوید میدهد.
در گذشته اسفند ماه که میشد، تکمچیها از روستاهای محل زندگی خود حرکت میکردند و مژده رسیدن بهار را به مردم تا روستاهای استان گیلان میرساندند. وقتی تکمچی به روستا میرسید. اهالی روستا و بچهها دنبال تکمچی راه میافتادند و به ترانههای شاد او گوش میکردند و مردم روستا به تکمچی پول و هدیهای میدادند.
امرزه آئین تکمگردانی در مراکز مشخص و برنامهریزی شده، اجرا میشود و شاید مربیان مهدکودک، با اجرای نمایش آن، کودکان را با این آئین آشنا میکنند.
چگونه عروسک تَکَم را بسازیم؟
عروسک تکم، به شکل بز است و پایه بلندی به شکم آن وصل شده است. هنگام ساخت بز، پاهای آن را متحرک درست میکنند تا هنگام بالا و پایین کردن پایه آن، از برخورد پاهای باز به صفحه چوبی نیز صدایی تولید شود، و در عین حال بز را در حال شادی نشان دهد. عروسک تکم را با پارچه رنگی میپوشانند و تزئیناتی مانند زنگوله، منجوق، پولک، منگوله و آینه به آن اضافه میکنند.
آئین تکمگردانی در گذشته در مناطق مختلف آذربایجاننشین و در روزهای پایانی اسفندماه و در آستانه فصل بهار اجرا میشد. طوریکه مردم عروسک تکم را سمبل رسیدن بهار و تکمچی را مژدهدهنده بهار و نوروز میدانستند.
سبزه عروس گندم
در گذشته رسم براین بود عروسکی با گندم یا برنج (که به آن عروس گندم میگفتند) درست میکردند و آن را در آب میگذاشتند. زمانیکه عروسک گندم و یا برنج ریشه میداد و سبز میشد، به عنوان سبزه در سفره هفتسین میگذاشتند. امروزه هنوز هم، سبز کردن یک دسته گندم در آستانه نوروز بین مردم رایج است و در بازار دستههای گندم به فروش میرسد.
عروسک ننه نخودک
از گذشته رسم بر این بود تا با نخود و کمی پارچه گلدار، عروسک ننه نخودک درست میکردند. پیشینیان عروسک ننه نخودک را به عنوان نشانه باروری و برکت روی سبزه هفت سین میگذاشتند. امروزه نیز برخی از مادران این سنت را حفظ کردهاند و در چند روز مانده به نوروز، عروسک نخودک را درست میکنند.
بیشتر بخوانید: معرفی ۱۰ اسباب بازی دخترانه برای کودکان زیر سه سال
عروسکهای آش ابودَردا
در گذشته تا به امروز رسم بود در روزهای پایانی سال و یا در روز چهارشنبه سوری، آش ابودردا میپختند. در پخت این آش از هفت نوع حبوبات و عروسکهای خمیری استفاده میکردند. باور مردم درباره آش ابودردا و عروسکهای خمیری این است که باعث میشود، غم و اندوه سال کهنه را با خودش ببرد و خرمی و سرزندگی را برای سال نو میآورد. هنگام پختن آش ابودردا رسم بر این است، بچهها در خفا عروسک زن و مرد ابودردا را با آرد و آب درست میکنند و بدون آنکه کسی ببیند، عروسکهایشان را در آش میاندازند. زمانیکه آش پخت، عروسکهای پخته شدهشان را از آش در میآوردند و در بیرون از خانه میاندازند تا خوراک پرندگان شود.
عمو نوروز و ننه سرما
اغلب نقلهای شفاهی داستان عمو نوروز و ننه سرما بیانگر این است که آنها نامزد وعاشق همدیگر بودهاند و در روز اول بهار، عمو نوروز بعد از سفری دور و دراز به دیدار ننه سرما میآمده تا مژده رسیدن بهار را به او بدهد. بیایید با هم به دل قصه عمو نوروز و ننه سرما برویم:
اسفند ماه است و ننه سرما، مشغول تمیز کردن خانه شده و گرد خاک را از اسبابِ خانه پاک میکند و برای استقبال از عمو نوروز تدارکاتی مهیا میکند. وعده دیدار هر ساله عمو نوروز و ننه سرما اول بهار است. سرانجام بهار از راه رسیده است…
ننه سرما، لباسهای نو خود را میپوشد. سفره هفت سین را میچیند و میوه و خشکبار را در سفره میگذارد و منتظر رسیدن عمو نوروز میشود. سماور ذغالی ننه سرما روشن است و چایی ذغالی آن آماده، اما پلکهای ننه سرما کمی سنگین شده و کم کم خوابش میبرد. دقایقی بعد عمو نوروز از سفر دور درازی که در طول سال داشته است از راه میرسد و وارد خانه میشود و با دیدن چهره خوابآلود ننه سرما، دلش نمیآید او را بیدار کند. یک استکان چایی مینوشد. کمی استراحت میکند. از تنقلات و میوههای سرِ سفره میخورد و چهره زییای ننه سرما را تماشا میکند. از خورجینش شاخه گلی که برای ننه سرما سوغات آورده بود را در میآورد و لای موهای او میگذارد و راهی سفر میشود…
بعد از رفتن عمو نورز، ننه سرما از خواب بیدار میشود با استشمام بوی بهاری که خانه را پر کرده بود متوجه میشود که ای دل غافل! عمو نوروز آمده و دوباره او، خوابش برده است. از اندوه فراق، دستی به سر و رویش میکشد و متوجه شاخه گل بهاری روی سرش میشود. آن را بو میکند و لبخندی روی لبانش مینشیند. ننه سرما به ایوان میرود و به تماشای طبیعت زیبای بهاری و جست و خیز پرندگان مینشیند.
سخن آخر
پیام تمام داستانها و آئینهای پیش از نوروز این است که بگویند، رنج و سختیهای زمستان تمام شده و بهار از راه رسیده و زمان جشن و شادی است. لطفا برای ما در بخش نظرات بنویسید امروزه کدامیک از عروسکهای نوروزی که در بالا به آنها اشاره کردیم را در سفره هفتسین میگذارید؟ آیا کودکان شما، با قصه و پیام عروسکهای نوروزی آشنا هستند؟